در دنیای پرهیاهوی بازارهای مالی، جایی بین صعودها و سقوطها، همیشه لحظهای وجود دارد که روند مسیرش را عوض میکند.
به این لحظهی خاص میگویند پیوت (Pivot)؛ همان نقطهای که بازار تصمیم میگیرد دیگر به مسیر قبلی ادامه ندهد و راهی تازه را آغاز کند.
پیوت دقیقاً یعنی چه؟
به زبان ساده، پیوت یعنی نقطهی چرخش قیمت.
وقتی بازار مدتی در جهت خاصی حرکت کرده مثلاً قیمتها مدام بالا رفته و ناگهان شروع به برگشت میکند، دقیقاً در آن نقطهی تغییر، پیوت اتفاق افتاده است.
تحلیلگران تکنیکال معمولاً این نقاط را روی نمودار مشخص میکنند تا بتوانند جهت احتمالی آیندهی بازار را حدس بزنند.
در واقع پیوتها مثل تابلوهای راهنمایی هستند که میگویند
«از اینجا به بعد، مسیر ممکن است عوض شود.»
انواع پیوت؛ سقف و کف
بهطور کلی دو نوع پیوت وجود دارد:
- پیوت سقف (Pivot High):
جایی که قیمت پس از یک روند صعودی، به بالاترین نقطهاش میرسد و سپس شروع به افت میکند.
مثل لحظهای که توپ به سقف میخورد و برمیگردد پایین. پیوت کف (Pivot Low):
برعکسِ حالت قبل؛ وقتی قیمت بعد از افت زیاد، به نقطهی پایینی میرسد و از آنجا شروع به بالا رفتن میکند.
شبیه لحظهای که توپ بعد از برخورد به زمین دوباره به هوا برمیگردد.
چرا پیوت برای معاملهگرها مهم است؟
شناخت پیوتها یعنی شناخت زمان مناسب برای خرید یا فروش.
معاملهگران حرفهای با تحلیل پیوتها سعی میکنند بفهمند روند کلی بازار در حال تغییر است یا نه.
اگر مثلاً پیوت کف تشکیل شود، ممکن است نشانهای از شروع یک روند صعودی باشد و برعکس، پیوت سقف میتواند هشدار پایان رشد و آغاز افت قیمتها باشد.
البته هیچکس نمیتواند با قطعیت بگوید «این دقیقاً پیوته!»
به همین دلیل، معاملهگران از ابزارهای دیگری مثل میانگین متحرک (Moving Average)، فیبوناچی یا اندیکاتور RSI استفاده میکنند تا اطمینان بیشتری به تحلیلشان اضافه کنند.
پیوت در زندگی معاملهگر
جالب اینجاست که مفهوم پیوت فقط مخصوص نمودار نیست.
در ذهن و رفتار معاملهگرها هم پیوت اتفاق میافتد.
گاهی لازم است استراتژیمان را تغییر دهیم، درست مثل زمانی که بازار جهتش را عوض میکند.
درک این لحظهی "چرخش ذهنی" همان چیزی است که حرفهایها را از تازهکارها جدا میکند.
جمعبندی
پیوتها در ظاهر فقط چند نقطه روی نمودار هستند، اما در عمل، زبان بازارند.
اگر یاد بگیری آنها را بخوانی، بهتر میتوانی با ریتم نوسانها هماهنگ شوی.
به قول قدیمیها:
«بازار همیشه راست نمیگوید، اما همیشه حرف میزند فقط باید بلد باشی گوش بدهی.»

