وبلاگ
تحلیل فاندامنتال چیست؟

در دنیای پویای بازار فارکس، معاملهگران برای شناسایی فرصتهای سودآور از روشها و ابزارهای متعددی بهره میبرند. دو رویکرد اصلی در تحلیل بازار فارکس، تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال هستند که هر یک دارای مزایا و معایب خاص خود میباشند. در این مقاله، به بررسی جامع این دو روش، تفاوتها، مزایا و معایب آنها میپردازیم تا به معاملهگران در انتخاب رویکرد مناسب کمک کنیم.
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟
تحلیل فاندامنتال Fundamental Analysis یا بنیادی یکی از روشهای اصلی تحلیل در بازارهای مالی است که برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی یا شرکت یا عوامل اقتصادی، مالی و سیاسی موثر بر ارزش ذاتی یک ارز مورد استفاده قرار میگیرد. در این روش، معاملهگران به جای بررسی قیمتهای گذشته و الگوهای نموداری، بر عوامل بنیادین مانند وضعیت مالی، عملکرد شرکت، شرایط صنعت، و عوامل اقتصادی کلان تمرکز میکند. با تحلیل دادههای اقتصادی و رویدادهای سیاسی، سعی در پیشبینی روند آینده قیمت ارزها دارند تحلیل فاندامنتال معمولاً برای سرمایهگذاریهای بلندمدت مناسب است و هدف آن شناسایی داراییهایی است که در آینده ارزش بیشتری خواهند داشت.
جان تمپلتون
من همیشه در جستجوی فرصتهای سرمایهگذاری در بازارهایی هستم که کمتر شناخته شدهاند و بر اساس فاندامنتالها فرصتهای واقعی وجود دارد.
اصول تحلیل فاندامنتال در بازار فارکس
تحلیل فاندامنتال در فارکس عمدتاً به بررسی وضعیت اقتصادی کشورها میپردازد. برخی از مهمترین شاخصهای اقتصادی که تحلیلگران فارکس به آنها توجه میکنند عبارتند از:
دادههای اقتصادی کلیدی
دادههای اقتصادی کلیدی به اطلاعاتی گفته میشود که برای تحلیل و ارزیابی وضعیت اقتصادی یک کشور یا منطقه اهمیت زیادی دارند. دولت ها و نهاد های مالی مختلفی در انتشار این داده های کلیدی نقش دارند.این دادهها معمولاً شامل شاخصها و متغیرهایی هستند که وضعیت بازارها، تولید، مصرف، سرمایهگذاری و دیگر ابعاد اقتصادی را نشان داده و تاثیر مستقیمی بر ارزش ارز ها دارند. برخی از مهمترین دادههایی که تحلیلگران بررسی میکنند عبارتند از:
- نرخ بهره: نرخ بهره توسط بانکهای مرکزی تعیین میشود و از عوامل اصلی تأثیرگذار بر ارزش ارز است. افزایش نرخ بهره معمولاً باعث تقویت ارز مربوطه میشود زیرا سرمایهگذاران به دنبال بازدهی بیشتر هستند.
- نرخ تورم: تورم بالا میتواند ارزش یک ارز را کاهش دهد، مگر اینکه بانک مرکزی سیاستهای مناسبی برای کنترل آن اجرا کند.
- نرخ بیکاری: پایین بودن نرخ بیکاری نشاندهنده سلامت اقتصادی است و میتواند باعث تقویت ارز شود.
- تراز تجاری: کسری یا مازاد در تراز تجاری یک کشور نشاندهنده قدرت یا ضعف اقتصادی آن است و بر ارزش ارز تأثیر میگذارد.
سیاستهای بانکهای مرکزی
سیاست های بانکهای مرکزی مختلف با هدف کنترل و تنظیم اقتصاد کلان و دستیابی به اهداف اقتصادی مانند کنترل تورم، تثبیت رشد اقتصادی، و حفظ ثبات مالی طراحی میشوند و نقش کلیدی در تعیین ارزش ارزها ایفا میکنند. سیاستهای پولی مانند تغییر نرخ بهره، برنامههای خرید دارایی (QE)، و مدیریت ذخایر ارزی مستقیماً بر بازار فارکس تأثیر میگذارند. برای مثال:
این سیاستها میتوانند به دو دسته اصلی تقسیم شوند: سیاستهای پولی انبساطی و سیاستهای پولی انقباضی. بانکهای مرکزی معمولاً با استفاده از ابزارهای خاصی این سیاستها را اعمال میکنند. در ادامه به توضیح این سیاستها و نحوه اعمال آنها میپردازم:
- سیاستهای انقباضی: افزایش نرخ بهره یا کاهش نقدینگی باعث تقویت ارز میشود.
- سیاستهای انبساطی: کاهش نرخ بهره یا افزایش نقدینگی میتواند ارزش ارز را کاهش دهد.
- سیاستهای پولی انبساطی (Expansive Monetary Policy)
در این نوع سیاست، بانک مرکزی تلاش میکند تا حجم نقدینگی در اقتصاد را افزایش دهد و به رشد اقتصادی و کاهش بیکاری کمک کند. این سیاستها معمولاً در شرایط رکود اقتصادی یا در زمانی که اقتصاد به رشد کمتری دست پیدا کرده است، اعمال میشوند. ابزارهای اصلی سیاستهای پولی انبساطی عبارتند از:
- کاهش نرخ بهره: کاهش نرخ بهره بانک مرکزی باعث میشود که وامها و اعتبارات ارزانتر شوند و مصرف و سرمایهگذاری در اقتصاد افزایش یابد.
- خرید اوراق بهادار: بانک مرکزی از بازار اوراق قرضه دولتی خریداری میکند تا نقدینگی را در سیستم مالی تزریق کند.
- کاهش ذخایر الزامی: بانک مرکزی میتواند از بانکها بخواهد که میزان کمتری از سپردههای خود را در قالب ذخایر الزامی نگهداری کنند، که این امر باعث افزایش قدرت وامدهی بانکها میشود.
- سیاستهای پولی انقباضی (Contractionary Monetary Policy)
این سیاستها در زمانهایی که تورم بالا است یا اقتصاد به طور سریع در حال رشد است، اعمال میشود. هدف اصلی این سیاستها کاهش میزان نقدینگی در اقتصاد و کنترل تورم است. ابزارهای اصلی این سیاستها شامل موارد زیر هستند:
- افزایش نرخ بهره: افزایش نرخ بهره باعث میشود که هزینههای استقراض بالا برود و مصرف و سرمایهگذاری کاهش یابد، که میتواند تورم را کنترل کند.
- فروش اوراق بهادار: بانک مرکزی میتواند اوراق قرضه دولتی را از بازار بفروشد تا نقدینگی را از بازار خارج کند.
- افزایش ذخایر الزامی: بانک مرکزی میتواند از بانکها بخواهد که درصد بیشتری از سپردههای خود را به عنوان ذخایر الزامی نگهداری کنند، که باعث کاهش قدرت وامدهی بانکها میشود.
- ابزارهای اعمال سیاستهای پولی
بانکهای مرکزی برای اجرای این سیاستها از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
- نرخ بهره: نرخ بهره کوتاهمدت (مانند نرخ بهره بازپرداخت وامهای بانک مرکزی به بانکها) یکی از ابزارهای مهم است که تأثیر زیادی بر فعالیتهای اقتصادی دارد.
- عملیات بازار باز (Open Market Operations): خرید و فروش اوراق قرضه دولتی یا سایر داراییها به منظور تغییر حجم نقدینگی در سیستم بانکی.
- درصد ذخایر الزامی: بانکها باید درصد معینی از سپردههای خود را به عنوان ذخایر نگهداری کنند. این معیار میتواند بر میزان اعتباردهی و نقدینگی سیستم بانکی تأثیر بگذارد.
- اعمال سیاستها در سطح جهانی
در سطح جهانی، بانکهای مرکزی معمولاً سیاستهای مشابهی را اعمال میکنند، اما هر کشور به توجه به شرایط اقتصادی خود و اهداف خاصش، از ابزارهای مختلف استفاده میکند. برای مثال:
- بانک مرکزی آمریکا (Federal Reserve): بانک مرکزی آمریکا با تنظیم نرخ بهره و عملیات بازار باز، سیاستهای پولی خود را اعمال میکند. هدف اصلی آن کنترل تورم و حمایت از اشتغال است.
- بانک مرکزی اروپا (European Central Bank): این بانک برای کشورهای عضو منطقه یورو، سیاستهای مشابهی را دنبال میکند، به ویژه تمرکز بر تثبیت قیمتها و کنترل تورم.
- بانک مرکزی انگلستان (Bank of England): این بانک نیز از سیاستهای پولی مشابه استفاده میکند، اما در برخی مواقع توجه خاصی به نرخ رشد اقتصادی دارد.
در نهایت، سیاستهای بانکهای مرکزی بر اساس تحلیل شرایط اقتصادی، وضعیت بازار کار، تورم و دیگر عوامل متغیر، تصمیمگیری میشود و تأثیر زیادی بر کل اقتصاد کشور و حتی اقتصاد جهانی دارد.
رویدادهای ژئوپلیتیکی
تحلیلگران فاندامنتال به رویدادهای ژئوپلیتیکی مانند جنگها، تغییرات سیاسی، و تحریمها توجه ویژهای دارند. این رویدادها میتوانند باعث نوسانات شدید در ارزش ارزها شوند. برای مثال، درگیریهای سیاسی ممکن است باعث کاهش اعتماد سرمایهگذاران به یک کشور و در نتیجه کاهش ارزش ارز آن شود.
شاخصهای اقتصادی پیشرو
علاوه بر دادههای اقتصادی کلیدی، برخی از شاخصهای پیشرو میتوانند به تحلیلگران کمک کنند تا روندهای آتی بازار را پیشبینی کنند. برخی از این شاخصها عبارتند از:
- شاخص مدیران خرید (PMI): این شاخص نشاندهنده وضعیت بخش تولید و خدمات یک کشور است.
- شاخص اعتماد مصرفکننده: این شاخص میزان خوشبینی یا بدبینی مصرفکنندگان نسبت به اقتصاد را نشان میدهد.
- شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP): رشد یا کاهش GDP مستقیماً بر ارزش ارز تأثیر میگذارد.
شاخصهای اقتصادی کلان
شاخصهای اقتصادی کلان مجموعهای از دادهها و آمارهایی هستند که برای تحلیل وضعیت کلی یک اقتصاد و شناسایی روندهای مختلف اقتصادی به کار میروند. این شاخصها کمک میکنند تا سیاستگذاران، اقتصاددانان، و تحلیلگران از وضعیت رشد اقتصادی، تورم، بیکاری، تجارت خارجی و دیگر ابعاد اقتصادی مطلع شوند. در ادامه به مهمترین شاخصهای اقتصادی کلان اشاره میکنم:
- تولید ناخالص داخلی (GDP)
- تعریف: تولید ناخالص داخلی (GDP) ارزش کل کالاها و خدمات تولیدشده در یک کشور در یک دوره زمانی مشخص (معمولاً یک سال یا یک فصل) است.
- کاربرد: این شاخص به عنوان یکی از مهمترین اندازهگیریها برای ارزیابی سلامت اقتصادی یک کشور به کار میرود. رشد یا کاهش GDP میتواند نشاندهنده رونق یا رکود اقتصادی باشد.
- نرخ بیکاری
- تعریف: درصد افراد فعال اقتصادی که به دنبال کار هستند ولی شغل پیدا نکردهاند.
- کاربرد: نرخ بیکاری یکی از مهمترین شاخصها برای اندازهگیری سلامت بازار کار است. نرخ بالای بیکاری ممکن است نشاندهنده رکود اقتصادی و ضعف در اشتغال باشد.
- نرخ تورم
- تعریف: نرخ تغییرات قیمتها در یک دوره زمانی مشخص، معمولاً از طریق شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) اندازهگیری میشود.
- کاربرد: تورم بالا میتواند منجر به کاهش قدرت خرید مردم شود و باعث نارضایتی اجتماعی و اقتصادی گردد. در عوض، تورم بسیار پایین نیز ممکن است نشاندهنده رکود اقتصادی باشد.
- نرخ بهره
- تعریف: نرخ بهره، هزینه استقراض پول از بانکها یا موسسات مالی است. این نرخ معمولاً توسط بانک مرکزی هر کشور تعیین میشود.
- کاربرد: نرخ بهره تأثیر زیادی بر هزینههای استقراض و در نتیجه بر سرمایهگذاری و مصرف دارد. کاهش نرخ بهره میتواند به تحریک اقتصاد کمک کند، در حالی که افزایش آن معمولاً برای کنترل تورم است.
- تراز تجاری
- تعریف: تفاوت بین ارزش صادرات و واردات یک کشور در یک دوره زمانی مشخص.
- کاربرد: اگر صادرات بیشتر از واردات باشد، تراز تجاری مثبت است و نشاندهنده یک کشور با تولید بالا و قدرت رقابتی در بازارهای جهانی است. برعکس، تراز تجاری منفی میتواند نشاندهنده وابستگی زیاد به واردات باشد.
- شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)
- تعریف: شاخص قیمت مصرفکننده میزان تغییرات قیمت کالاها و خدمات مصرفی را در طول زمان اندازهگیری میکند.
- کاربرد: CPI نشاندهنده میزان تورم و تغییرات در هزینه زندگی است. اگر CPI بالا برود، به این معنی است که قیمتها در حال افزایش هستند و قدرت خرید مصرفکنندگان کاهش مییابد.
- نرخ رشد اقتصادی
- تعریف: نرخ تغییرات تولید ناخالص داخلی (GDP) در یک دوره زمانی مشخص است.
- کاربرد: این نرخ به طور کلی نشاندهنده وضعیت اقتصادی یک کشور است. رشد مثبت GDP نشاندهنده توسعه اقتصادی است، در حالی که رشد منفی ممکن است به رکود یا بحران اقتصادی اشاره کند.
- سطح بدهی عمومی
- تعریف: میزان بدهیای که دولت به قرضدهندگان دارد.
- کاربرد: سطح بدهی عمومی میتواند تأثیر زیادی بر سیاستهای اقتصادی و مالی کشور داشته باشد. بدهی زیاد ممکن است به افزایش مالیاتها یا کاهش هزینههای دولتی منجر شود.
- اشتغال و مشارکت در نیروی کار
- تعریف: درصد افراد در سن کار که شاغل هستند یا به دنبال شغل میگردند.
- کاربرد: این شاخص نشاندهنده میزان مشارکت مردم در اقتصاد و توانایی کشور در ایجاد فرصتهای شغلی است.
- شاخص قیمت تولیدکننده (PPI)
- تعریف: شاخص قیمت تولیدکننده تغییرات قیمتها در سطح تولیدکنندگان کالاها و خدمات را اندازهگیری میکند.
- کاربرد: PPI به تحلیلگران کمک میکند تا پیشبینی کنند که چگونه تغییرات قیمت در سطح تولیدکنندگان میتواند به مصرفکنندگان منتقل شود و بر تورم تأثیر بگذارد.
- نرخ ارز
- تعریف: نرخ ارز به قیمت واحد پول یک کشور در برابر پول کشور دیگر اشاره دارد.
- کاربرد: نوسانات نرخ ارز میتواند تأثیر زیادی بر تجارت بینالمللی، تورم و قدرت خرید داشته باشد. افزایش ارزش پول ملی میتواند هزینه واردات را کاهش دهد، در حالی که کاهش آن ممکن است صادرات را تقویت کند.
- سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI)
- تعریف: میزان سرمایهگذاریهای خارجی که در یک کشور انجام میشود.
- کاربرد: این شاخص نشاندهنده جذابیت یک کشور برای سرمایهگذاران خارجی است و میتواند به رشد اقتصادی و ایجاد شغل کمک کند.
این شاخصها به دولتها، بانکهای مرکزی، و دیگر نهادهای تصمیمگیرنده کمک میکنند تا سیاستهای مناسب را برای بهبود وضعیت اقتصادی اتخاذ کنند و وضعیت اقتصادی یک کشور را به دقت رصد کنند.
اخبار و تحولات سیاسی
رویدادهای سیاسی میتوانند تأثیرات قابلتوجهی بر ارزش ارزها داشته باشند. برای مثال:
- انتخابات: تغییرات در دولت میتواند سیاستهای اقتصادی را دستخوش تغییر کند.
- جنگها و ناآرامیهای سیاسی: میتوانند باعث بیثباتی اقتصادی و کاهش ارزش ارز شوند.
- توافقات تجاری: میتوانند بر روابط اقتصادی بین کشورها و در نتیجه بر ارزش ارزها تأثیر بگذارند.
ابزارهای تحلیل فاندامنتال در فارکس
تقویم اقتصادی
یکی از مهمترین ابزارهای تحلیلگران فاندامنتال در فارکس، تقویم اقتصادی است. این ابزار شامل زمانبندی انتشار دادههای اقتصادی، سخنرانیهای بانکهای مرکزی، و رویدادهای کلیدی است که میتوانند بر بازار تأثیر بگذارند.
گزارشهای بانکهای مرکزی
گزارشهایی مانند صورتجلسات نشستهای بانک مرکزی و پیشبینیهای اقتصادی از منابع ارزشمندی برای تحلیلگران هستند. این گزارشها دیدگاه بانک مرکزی درباره شرایط اقتصادی و سیاستهای آتی را نشان میدهند.
مقایسه ارزها
یکی از اصول تحلیل فاندامنتال در فارکس، مقایسه دو اقتصاد است. ارزش یک جفتارز به نسبت قدرت اقتصادی دو کشور بستگی دارد. برای مثال، اگر اقتصاد آمریکا نسبت به منطقه یورو قویتر باشد، احتمال تقویت دلار نسبت به یورو بیشتر است.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال
مزایا:
- دید بلندمدت: تحلیل فاندامنتال به معاملهگران کمک میکند تا روندهای بلندمدت را شناسایی کنند.
- درک عمیقتر: با بررسی عوامل اقتصادی و سیاسی، معاملهگران میتوانند درک بهتری از دلایل حرکت قیمتها داشته باشند.
معایب:
- پیچیدگی: نیاز به دانش گستردهای از اقتصاد و سیاست دارد.
- زمانبر بودن: جمعآوری و تحلیل دادههای اقتصادی ممکن است زمانبر باشد.